


نرم افزار نهج البلاغه در واقع کتاب الکترونیکی نهج البلاغه است که با ویژگی ها و امکانات بسیاری در اختیار شما دوستداران اهل بیت قرار میگیرد.
همه چی پیدا میشه .:. بخوان دعای فرج را که دعا اثر دارد .:.دعا کبوتر عشق است بال و پر دارد.:.بخوان دعای فرج را که یوسف زهرا .:.ز پشت پرده غیبت به ما نظر دارد .:.
| ||
|
![]() ![]() ![]() ددنبال من می گردی وحاصل ندارد این موج عاشقی کار با ساحل ندارد ***وباید ببندم کوله باررفتنم را مرغ مهاجر هیچ جا منزل ندارد *** من خام بودم داغ دوری پخته ام کرد عمری که پایت سوختم قابل ندارد *** من عاشقی کردم تو اما سرد گفتی از برف ادم بسازی دل ندارد *** باشد ولم کن باخودم تنها بمانم دیوانه با دیوانه ها مشکل ندارد *** شاید به سرگردانیم دنیا بخنددز مموجی که عاشق می شود ساحل نداردوجی که عاشق می شودهععمری که پایت سوختا دل خیلی بهانه تورامی گیرد هوای دیدن تورادارد،می دانم همه چیزبهانه ای است برای شانه به شانه درحال وهوای باتوبودن دل رفتن نشستن گریستن چراگریه،رفتن ونشستن درست اماگریستن رانمی خواهم نه برای حرمت نگاه ناگهان تو،برای یک دل دریاحرف نگفته وبرای هرآنچه که گفتم وگفتم ونشنیدی برای آنچه که خواستم وبودی،خواستی ونبودم برای هرچه که نمی دانم درتمام این همه سالها که همه ازیادش برده بودند وتوتنها کسی هستی که هستی دراین دلواپسی عزیزدل،وقتی تونیستی انگارهمه نیستند شب ازآن شبها که درعمرت کم دیده ای،دریا دریا ستاره...
![]() دلم یک مزرعه میخواهد یک تو یک من وگندم زاری طلایی رنگ که هوایش ﺁکنده باعطرنفس های توباشد...
![]() دستت را به مـن بـده نـتـرس بـا هـم خـواهـیـم پـریـد حـضـور و حـیـات و حوصله ی مـن از تـو
1- دوستت دارم نه به خاطر شخصيت تو . بلکه براي شخصيت که من هنگام با تو بودن پيدا مي کنم. 2- هيچ کس لياقت اشکهاي تو را ندارد و کسي که چنين ارزشي دارد باعث اشک ريختن تو نمي شود. 3- اگر کسي تو را آن طور که تو مي خواهي دوست ندارد به اين معنا نيست که تو با تمام وجودش دوست ندارد. 4- دوست واقعي تو کسي است که دستهاي تو را بگيرد ولي قلب تو را لمس کند. 5- بدترين شکل دلتنگي براي کسي آن است که در کنار او باشي ولي بداني هرگز به او نخواهي رسيد. ... زندگی خالی است ان را پر کن . زندگی یک مشکل است با ان روبرو شو . زندگی یک معادله است موازنه کن .زندگی یک معما است ان را حل کن . زندگی یک تجربه است ان را مرور کن .زندگی یک مبارزه است قبول کن .زندگی یک کشتی است با ان دریا نوردی کن . زندگی یک سوال است ان را جواب بده .زندگی یک موفقیت است لذت ببر . زندگی یک بازی است برنده و پیروز شو .زندگی یک هدیه است ان را دریافت کن . زندگی دعا است ان را مرتب بخوان . زندگی درد است ان را تحمل کن .زندگی یک دوربین است سعی کن با صورت خندان و شاد با ان روبرو بشی ... ![]() ![]() ![]() ![]()
(91/3/21) تغییرات:
جایگزین شدن نسخه جدید 2.3.2 برای اندروید به همراه ترجمه فارسی جدید و صدای 5 قاری نرم افزار iQuran جدید به شما قرآن كامل با خط عثمان طه همراه با ترجمه و تلاوت آیات را ارائه می دهد. این نرم افزار قرآنی با ترجمه و تفسیر قرآن به بیش از 30 زبان همچون: فارسی (آیتاللهالعظمی ناصر مكارم شیرازی)، انگلیسی، فرانسوی، آلمانی، اندونزیایی، اسپانیایی، ترکی، روسی، بوسنیایی، اردو، ایتالیایی، هلندی، آلبانیایی، رومانیایی، ژاپنی، بنگلادشی، آذربایجان، چینی، بلغاری، هندی، کره ای، چک، سوئدی، تایلندی، لهستانی، پرتغالی و نروژی یكی از بهترین كتاب های دیجیتال قرآن به حساب می آید. همچنین تلاوت سوره ها به صورت آیه به آیه توسط قاریان معروفی همانند الشیخ مشاری بن راشد العفاسی، الشیخ سعد الغامدی، الشیخ محمود خلیل الحصری، الشیخ عبدالباسط عبدالصمد، الشیخ ابوبکر الشاطری، استاد احمد سعود صورت می گیرد.
- و خیلی موارد دیگر
عـــــشــــــــق چيــــــســـــت ؟
این پرسشی است که برای خیلی ها مطرح می شود . دیدگاههای زیادی هم وجود دارد که بیشتر آنها ناشی از یک برداشت سطحی و یا یک تجربه شخصی است که زیاد قابل اعتنا نیست . برای برخی نیز این واژه وجود خارجی ندارد یعنی معنایی برای این لفظ قائل نیستند ، اما واقعیت چیست ؟ عشق چه تفاوتی با دوست داشتن دارد ؟ رابطه عقل و عشق چیست ؟ رابطه عشق و هوس چیست ؟ و چندین سوال دیگر که در این ارتباط مطرح می شود . کلمه عشق با همین ترکیب در متون دینی و از جمله قران وجود ندارد و به جای آن کلمات حب و محبت و .... زیاد بکار برده شده است . در عرف ، دوست داشتن زیاد را با کلمه عشق توصیف می کنند . به عبارتی بالاترین مرتبه دوست داشتن را عشق می دانند .
اگر کمی عمیق تر شویم می بینیم واژه ها و مفاهیمی که به روابط انسانی مربوط می شوند همانند انسان پیچیدگی خاص خود را دارند . احساسات و عواطف انسانی که از خصوصیات نفس انسان است پیچیدگی هندسه و ساختار نفس را به رخ می کشد . بر همین اساس در مورد روابط انسانی تاکیدات و دستورات زیادی مطرح شده است تا روابطی درست شکل بگیرد . خداوند متعال اساس روابط انسانی را بر ایجاد محبت بنا نهاده است و آن را بزرگترین سرمایه برای هر انسانی به حساب آورده است . همانطور که امروز شما برای شمارش سرمایه و ثروت خود به خانه و ماشین و حسابهای بانکی و غیره اشاره می کنید ، خداوند متعال روزی را یاد آوری می کند که این چیزها دیگر ثروت شما به حساب نمی آیند و آن روز روزی خواهد بود که برای شمارش ثروت خود باید دوستان خود را بشمارید . بی شک محبت نتیجه خدمت است و خدمت نتیجه علم . شما تا به کسی خدمت نکنید محبت شما در دل او و محبت او در دل شما شکل نخواهد گرفت . خیلی مهم است که در انجام خدمت باید نتیجه را از خدا درخواست کنیم نه از کسی که به او خدمت کرده ایم . شما برای هر کسی که کار می کنید مزد خود را نیز از او می خواهید . وقتی برای کسی در برابر مزدی کار می کنید این کار محبتی ایجاد نخواهد کرد ، مانند کارگری که در کارهای خانه به شما کمک می کند و در آخر مزدش را می گیرد . اما وقتی در کاری به برادر یا خواهر خود کمک می کنید و از او انتظار مزدی ندارید ، این خدمت بین شما محبت ایجاد می کند . خداوند متعال همه جا گوشزد می کند که در خدمت رسانی فقط خدا را در نظر بگیرید تا از خدا هم انتظار مزد داشته باشید چرا که ایجاد محبت به دست خداست . شما وقتی به انتظار نتیجه از خدا ، به کسی خدمت می کنید فرق دارد تا حالتی که به انتظار پاسخ به کسی خدمت می کنید . در این حالت اگر خدمت شما بازگشتی نداشته باشد ممکن است بگویید دستتان نمک نداشت و یا اینکه کسی که مورد خدمت واقع شده نمک نشناس بود . خدمت به انتظار پاسخ مانند کار کارگران است و محبتی ایجاد نمی کند . فقط موقعی خدمت شما محبت ایجاد می کند که مخاطب خدمت شما خداوند متعال باشد .
با این حساب عشق و محبت بدون خدمت ایجاد نخواهد شد . دوست داشتنهایی که ما گاهی نام عشق بر آن می گذاریم و به اصطلاح با یک نگاه ایجاد می شود بدیهی است که از نوع عشق و محبت نیست و هوسی است که بسرعت مستهلک خواهد شد . عشق و محبت نه تنها با مرور زمان از بین نمی رود که ریشه دارتر و عمیق تر نیز خواهد شد چرا که زمینه خدمت بیشتر را فراهم کرده و این خدمت بیشتر به ایجاد عشق و محبت بیشتر خواهد انجامید . شما وقتی به شخصی نگاه عاشقانه دارید از او ابزار نمی سازید بلکه نگاه شما به او نگاه شخص به شخص است نه نگاه شخص به شیئ ، یعنی به او بگونه ای نگاه نمی کنید که مانند یک ابزار نیاز شما را برآورده می کند بلکه در ابتدا این خود اوست که اهمیت دارد نه نیازی را که برای شما برطرف می کند ، این نگاه آنچنان یگانگی بین شما بوجود می آورد که درد او درد شما و شادی او شادی شما می شود . وقتی مریض می شود و یا خاصیتی را از دست می دهد مانند ابزار خراب شده ای نیست که اگر قابل درست شدن نیست پس باید دور انداخته شود . این نگاه باعث می شود تا شما تمام صفاتی را که شرط دوست داشتن بوده اند دور انداخته و او را فقط بخاطر خودش دوست بدارید نه بخاطر صفاتی که عارض بر او بوده و هر آن ممکن است از او گرفته شود . در این صورت اگر این صفات از او گرفته شوند در دوستی تو نسبت به او کوچکترین تغییری ایجاد نخواهد شد . بعد از این دیگر دوستی شما مشروط به داشتن خاصیتی در او نخواهد بود . این عشق و محبت بزرگترین سرمایه شما خواهد بود . چرا می گوئیم انسانها بزرگترین سرمایه برای انسانها هستند ؟ چرا کاخ مجلل شما در کویر لوت بی ارزش است و در شهر آباد ارزش زیادی دارد ؟ آیا این انسانها نیستند که به ثروت شما ارزش و اعتبار می دهند ؟ آیا درست است در حالی که همه چیز اعتبار خود را از انسان می گیرد ما اعتبار انسان را به اشیاء مربوط کنیم ؟ و او را به اعتبار اشیاء دوست داشته باشیم ؟ هر خاصیتی خارج از وجود انسان می تواند به او اعتبار بدهد ؟ آیا خدماتی که به اعتبار این چیزها انجام شود باعث ایجاد محبت خواهد شد ؟ بدیهی است که در ایجاد ارتباط عاطفی با انسان بایستی هر گونه خاصیت عارضی و سلب و اثباتی را ابتدا از او نفی کنیم و سپس به او نگاه کنیم تا امکان ایجاد یک ارتباط عاطفی پایدار فراهم شود . روزی را به یاد آوریم که دیگر خاصیت های عارضی انسانها از قبیل زیبایی و غیره نیاز ما را بر طرف نخواهد کرد و ما نیازمند دوست داشتن و دوست داشته شدن هستیم . اگر با نگاهی غیر از نگاه فوق با انسانها رابطه داشته باشیم ، روزهای تنهایی در انتظار ما خواهد بود و روزی خواهد رسید که هیچ ثروتی به اندازه سلام یک انسان نیاز ما را برطرف نخواهد کرد . خیلی از آدمها برای برطرف کردن این تنهایی است که محبت را در حیوانات جستجو می کنند . کاش ما در روابطمان با انسانها کمی عمیق تر نگاه کنیم . در شروع یک ارتباط حتما عمیق ترین ارزشهای انسانی را مد نظر قرار دهید ، مد نظر قرار دادن این ارزشها با اهداف مادی حاصل از یک ارتباط تناقض ندارد بلکه آنها را عمیق تر نیز خواهد کرد ، این موضوع مهمی است که حتما به آن توجه کنید . اگر دو ماه و یک سال آینده خواهند رسید و برای آن برنامه ریزی می کنید ، بیست سال آینده هم خواهد رسید پس آن را نیز مد نظر قرار دهید . نگاهتان به هستی و انسانهای هستی عاشقانه باشد نه از روی هوس .
اینطور به نظر میرسد که عقل و عشق در تقابل یکدیگر هستند ، در حالی که اینطور نیست بلکه این دو مکمل یکدیگر هستند ، به شرطی که عشق همان عشق تعریف شده در یادداشت های قبلی باشد و نه هوس ، چرا که عقل و هوس یه تقابل طبیعی و قهری دارند . شما وقتی با شخصی مواجه می شوید واقعا چه چیزی هست که یک ارتباط را شروع می کند ؟ بدیهی است که اگر فقط یک نگاه باشد ، این نگاه ، نگاه به انسانیت او نیست بلکه نگاه به مادیت اوست و طبیعی است که این نگاه عشق را خلق نمی کند و صد البته هوس را به کار می اندازد . اما به تدریج لایه های عمیق تری نمایان می شوند و نهایتا چیزی که شما را جذب خواهد کرد ارزشهای انسانی خواهد بود ، آن نگاه عینی و ظاهری به تدریج جای خود را به نگاه علمی و انسانی می دهد و نهایتا شما جذب تفکر و شخصیت کسی خواهید شد که احساس می کنید دوستش دارید . بنابراین تا اینجا عقل و تفکر شما میداندار این ارتباط بوده و در حقیقت عقل شما بود که یک ارتباط را کلید زد ، آن را مدیریت کرد و به اصطلاح از چیزی خوشش آمد . پس از این مرحله و بعد از ایجاد این ارتباط به تدریج یک ارتباط عاطفی شکل می گیرد و احساس نیز وارد میدان می شود . وقتی احساس وارد میدان می شود عقل مدیریت را به احساس می سپارد . کار عقل فقط در خلق کردن ارتباط و نهادینه کردن آن بود و و قتی درگیری احساسی و عاطفی پیدا می شود ، عقل خود را به کناری می کشد تا احساس نیز کار خودش را بکند . این یک تقابل نیست بلکه یک همکاری است که هر کدام مرحله ای از این ارتباط را مدیریت می کنند . از اینجا به بعد عقل پشت سر احساس حرکت میکند و بدیهی است که باید هم اینگونه باشد چرا که همان عقل می گوید برای کسی که دوستش داری با همه موجودیتت به میدان بیا . این رابطه بین عقل و احساس کاملا منطقی است و برای پایداری یک ارتباط لازم و ضروری است . کسانی که می گویند فقط عقل یا فقط احساس در اشتباهند و ارتباطی که در آن هر یک از این دو ، دیگری را نفی کند پایدار نخواهد بود . --------------- کپی برداری تنها با درج لینک مستقیم وبلاگ مجاز است. شب آرامی بود زنده یاد سهراب سپهری
یک همیشه یک است
شاید نتواند تا آخر عمرش بیش از یک عدد باشد اما
گاهی می تواند خیلی باشد مثل یک نگاه ، یک خاطره ، یک دوست بر تمام قبر هاي اين شهر
بوسه بزن
شايد بياد بياوري
كجا مرا جا گذاشتي...
من در تنهاترين قبر اين شهر خفته ام
صداي كلاغها را مي شنوي؟
دارند برايم
فاتحه مي خوانند....!!
مرگ من روزی فرا خواهد رسید:
در بهاری روشن از امواج نور در زمستانی غبار آلود و دود یا خزانی خالی از فریاد و شور
مرگ من روزی فرا خواهد رسید: روزی از این تلخ و شیرین روزها روز پوچی همچو روزان دگر سایه ای زامروزها، دیروز ها!
دیدگانم همچو دالانهای تار گونه هایم همچو مرمر های سرد ناگهان خوابی مرا خواهد ربود من تهی خواهم شد از فریاد درد
می خزند ارام روی دفترم دستهایم فارغ از افسون شعر یاد می آرم که در دستان من روزگاری شعله می زد خون شعر
خاک می خواند مرا هر دم به خویش می رسند از ره که در خاکم نهند آه شاید عاشقانم نیمه شب گل بروی گور غمناکم نهند
بعد من ناگه به یکسو می روند پرده های تیره ی دنیای من چشمهای ناشناسی می خزند روی کاغذ ها و دفتر های من
در اتاق کوچکم پا می نهد بعد من، با یاد من بیگانه ای در بر آئینه می ماند بجای تا مویی، نقش دستی، شانه ای
می رهم از خویش و می مانم ز خویش هر چه بر جا مانده ویران می شود روح من چون بادبان قایقی در افقها دور و پنهان می شود
می شتابند از پی هم بی شکیب روز ها و هفته ها و ماه ها چشم تو در انتظار نامه ای خیره می ماند به چشم راه ها
لیک دیگر پیکر سرد مرا می فشارد خاک دامنگیر خاک! بی تو ، دور از ضربه های قلب تو قلب من می پوسد آنجا زیر خاک
بعد ها نام مرا باران و باد نرم می شویند از رخسار سنگ گور من گمنام می ماند به راه فارغ از افسانه های نام و ننگ نمی دانم پس از مرگم که آید بر مزار من؟ که بنشیند به سوگ من؟ سیاه چشمی سیاه بر تن کند یا نه؟ تو را سو گند به جان دلبرت سوگند مرا هم یاد کن آن شب که من در زیر خاک سرد تنهایم....
![]() در میان من وتو فاصله هاست گاه می اندیشم می توانی تو به لبخندی این فاصله را برداری تو توانایی بخشش را داری دست های تو توانایی آن را دارد که مرا زندگانی بخشد چشمهای تو به من می بخشد شورعشق ومستی و توچون مصرع شعری زیبا ، سطر برجسته ای از زندگی من هستی
برو هرچی گریه کردم برات دیگه بسمه دیگه بسمه At least 5 people in this world love you so much they would die for you
دوستان...... تو را دوست می دارند
اما معشوق تو نیستند
مراقب تو هستند
اما از اقوام تو نیستند
آنها آماده اند تا در درد تو شریک بشوند اما آنها بستگان خونی تو نیستند
آنها...... دوستان هستند یک دوست واقعی
همانند پدر سخت سرزنشت میکند همانند مادر غم تو را می خورد
مثل یک خواهر سر به سرت می گذارد مثل یک برادر ادای تو را در می آورد
و آخر اینکه بیشتر از یک معشوق دوستت می دارد
خواهم سپرد .بوی خاک باران خورده بوی گلهای پر طراوت بهاری یاد تو را در قلبم زنده می کند با تو زیر باران خندیدم تو لبخند مرا دیدی اما اشکهایم راکه در دل باران پنهان شده بود ودر فراغت ریختم هرگز ندیدی |
|
[ طراحي : قالب سبز ] [ Weblog Themes By : GreenSkin.ir ] |